۱۳۹۶ مهر ۵, چهارشنبه

وقتی تنها تنها تنها امیدت به یه نفره که یه روزی که این کابوسای پی در پی تموم شه برمی گردی پیشش و همه چی رو فراموش می کنی ام نا امیدت می کنه.کسی که همه اش گفتی خوبه که اون هست.خوبه که هنوز اونو دارم..................دارم به برنگشتن فکر می کنم...به رفتن به هیچ جا...

میم: "مامان تقریبا دیروز مرده بود ولی تو حاضر نیستی حتی حالشو بپرسی."
من:"دیگه احساس بدی به مرگ ندارم.هیچ مرگی متاثرم نمی کنه..."
میم:"ولی برای باهار متاثر بودی.
البته واقعیت اینه که به نظرم این چیزی که میگی عمومیت نداره و نگرشت در خصوص انسانهای متفاوت فرق می کنه.یه کم به حرفی که می زنی فکر کن.خدای نکرده زبونم لال اگه برای بابک اتفاقی بیفته....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بهار, [21.12.17 21:16] فردا الهه میاد بهم سر میزنه Kimia Gh, [21.12.17 21:17] سلام.😘 Kimia Gh, [21.12.17 21:17] چه خوب!😍 بهار, [...